خاطره نگاری های تلخ از بازی در زمین دیگران بر علیه مس کرمان

اخباری که این روزها از یک باشگاه استان کرمان در رسانه ها در جریان دارد، حکایت از موضوعات بسیار عجیبی می کند که در دو، سه سال اخیر در این باشگاه در جریان بوده است و حالا با ورود نهادهای اطلاعاتی و قضایی به این ماجرا و رسانه ای شدن این موارد، هرروز موارد عجیبی از آن در رسانه ها گزارش می شود.

موضوعی که در همه این سال ها از راه دور به گوش اهالی فوتبال در استان کرمان می رسید اما امروز تفاوت آن در این موضوع شده است که حالا آن شینده ها با سند و مدرک و اعترافات ثابت شده است که نشان می دهد شنیده های چند سال قبل پیرامون این باشگاه صرفا در حد شنیده نبوده است و تحرکاتی جدی در این راستا برای خود داشته است.

بهرشکل این موارد که مربوط به گذشته این باشگاه است نشان می دهد که این اتفاقات باید یک درس بزرگ برای این باشگاه قلمداد شود که "هدف" موفقیت را در فوتبال کشور با وسیله توجیه نکند و برروی استفاده از اسامی فوتبال کشور و برای قرار دادن امکانات فراوان به خصوص در زمینه مالی در اختیار آن ها و نوع ارتباط این افراد در زمانی که در این باشگاه حضور دارند،، حتما نظارت و پیگیری های لازم را داشته باشد که در آینده مجددا به این اخبار عجیب دچار نگردد.

بهرشکل وظیفه تمام فوتبال استان کرمان است که در این شرایط سخت در کنار این باشگاه استان قرار بگیرد تا به چوب گذشته و عملکرد مورد دار افراد سابق در آن، با چالش در مسیر آینده روبرو نشود و اتفاقا زمینه به گونه ای ایجاد شود که در آینده حرکت این باشگاه با یک پاکسازی بزرگ و دوری از ارتباط با افراد معلوم الحال، و البته برخورد جدی با این اشخاص، دیگر این باشگاه در دام این گونه افراد نیز قرار نگیرد.

اما درست در این شرایط که فوتبال استان خود را موظف به کمک به این باشگاه می داند و این موضوع نیز در حال انجام می باشد، هواداران باشگاه مس کرمان خاطرات عجیب و جالبی را در ذهن دارند... روزهایی که باشگاه مس کرمان نه با اسناد و مدارک که با اتهامات مورد هجمه قرار می گرفت و البته در همین راستا شاهد برخی رفتارهای عجیب برای خود در همین کرمان بود!

هواداران مس کرمان به خاطر می آورند در سالی که در آستانه صعود به لیگ برتر بودند اما از سوی صادق درودگر مدیرعامل باشگاه نساجی با بزرگترین اتهامات و هجمه های رسانه ای روبرو بودند اما هیچ یک از سخنان درودگر به این اندازه برای کرمانی ها کمرشکن نبود که او در یکی از صحبت های خود صراحتا گفت: من در ابتدا خیلی به پیگیری این مسائل رغبتی نداشتم اما زمانی که دیدم از داخل شهر کرمان من را تشویق به پیگیری این امور می کنند و حتی برای من در این زمینه سندسازی می کنند متوجه شدم که با پیگیری این موضوع به نتایج خوبی خواهم رسید!! در نهایت هیچ یک از ادعاهای درودگر برای نتایج تیم مس کرمان ثابت نشد اما این موضوع منجر به این شد که راه صعود مس با اتفاقاتی خارج از زمین فوتبال در بازی پلی آف بسته شود!

و یا در سالی که مس کرمان با هدایت مجتبی حسینی در آستانه صعود به لیگ برتر قرار گرفته بود، مدیرعامل دو باشگاه فجر سپاسی با مصاحبه های جنجالی و البته بی اثر خود درصدد بود که برای حرکت باشگاه مس کرمان ایجاد مشکل کند اما نکته عجیب برای کرمانی ها در این بود که برخی در داخل شهر کرمان برای حمله به مدیرعامل وقت باشگاه مس کرمان و به دلیل مخالفت شخصی که با او داشتند، زمینه را برای رسانه ای کردن این مصاحبه ها در کرمان بیشتر فراهم می کردند و در حرکتی فوق العاده عجیب، در کرمان حتی با این مدیرعامل رقیب بر علیه مس کرمان مصاحبه اختصاصی می کردند!

و یا آخرین نمونه دم دست آن برای یادآوری همین رقابت های لیگ برتر فصل قبل بود و زمانی که مس کرمان با هدایت فرازد حسین خانی 8 امتیاز از تیم نفت جلو بود و تیم نفت آبادان برای برهم زدن تمرکز تیم مس کرمان رو به جنجال سازی از طریق پرونده جذب یکی از بازیکنان مس از تیم هوادار کرده بود و زمانی نفتی های آبادان به بقای خود در لیگ برتر بیش از پیش برای کنار زدن مس کرمان امیدوار شدند که به وضوح دیدند برخی در کرمان حتی بیشتر از تیم نفت آبادان به این موضوع دامن می زدنند و هرروز خبری جعلی برای کسر امتیاز از تیم مس کرمان منتشر می کنند تا از طریق آن حسین خانی و تیم مس را زیر فشار قرار دهند آن هم درست در روزهایی که در آبادان همه برای بقای این تیم دست به دست هم داده بودند اما در کرمان نه از طریق این کسر امتیاز جعلی که به واسطه دامن زدن حاشیه ها بر علیه تیم مس، زمینه بیشتر برای مشکل دار شدن این تیم کاملا فراهم شود...!!

اکنون نیز در حال تصور این موضوع هستیم که اگر یک دهم خبرها و اسناد منتشر شده امروز بر علیه این باشگاه استان، برای مس کرمان منتشر شده بود، رفتار این جماعت با باشگاه مس کرمان به چه شکل بود؟!! و مطمئن هستیم این جماعت که از درز دیوار باشگاه مس کرمان گرفته تا نحوه آب خوردن افراد داخل آن به دنبال ساحتن حاشیه و ایجاد هجمه هستند، همین امروز با این موضوع حکم سنگسار و اعدام و خاکسپاری ابدی باشگاه مس کرمان را صادر کرده بودند...! به نظر می رسد که این عزیزان نیز باید تغییر رویه ای به خصوص برای بازی در زمین دیگران بر علیه مس کرمان برای خود ایجاد کنند!

حرکت تابلو به دست برای تخریب و انحراف حداکثری در مسیر مس کرمان

حجم بدهی های انباشته مالی، عدم به روز رسانی سیستم فنی و اداری باشگاه در همه سال های گذشته، تورم افسار گسیخته هزینه برای ورزش حرفه ای آن هم برای تعداد تیم های زیاد و بحث های جدیدی مثل مجوز حرفه ای سازی و مسائلی از این دست، خود به قدر کافی چالش و دردسرهای عظیم پیش پای باشگاه مس کرمان می گذارد و در این شرایط عده ای هم به دلایلی کاملا مشخص ترجیح خود را بر بار خاطر شدن هرچه بیشتر برای این باشگاه قرار می دهند....

همین سال گذشته و چند ماه قبل بود که همه آن هایی که از نزدیک با باشگاه مس کرمان سروکار داشتند متوجه شدند که فروپاشی این باشگاه خیلی مسئله دور از ذهنی نیست که فقط در یک سناریو تخیلی یا یک توهم توطئه آن را جستجو کنند و درد آچمز شدن این باشگاه در تصمیم گیری و حوصله سر بر شدن مسائلش به حدی که همه را از خود فراری دهد، می تواند مثل یک سایه شوم، تمام بدنه آن را در خود ببلعد...

فضای سیاست زده شهر کرمان در همه سال های گذشته، پتانسیل نهادی مثل باشگاه مس کرمان را نیز که در مواقعی با شفافیت تمام، پیشانی این درگیری های سیاسی شده بود را برای آچمز شدن آن، بیش از پیش کرده بود و همین مسئله پایه های این باشگاه را برای یک حرکت منظم مداوم کاملا سست کرد تا باشگاه مس کرمان نتواند در راه همه اهدافی که برای خود در سر داشت حرکت پیوسته داشته باشد.

این سکون البته موقعبت را برای رقبای باشگاه مس کرمان فراهم کرد که با تفاوت شرایطی که داشتند از این باشگاه پیشی بگیرند و حالا که شاید در ادامه راه، شرایط برای بهبود حرکت و چابکی قدم ها برای این باشگاه در کرمان بیش از پیش فراهم باشد، عده ای با گرفتن دستورات لازم بهرشکل چوب خود را بر لای چرخ این باشگاه در این زمان که یک نقطه عطف از نظر زمانی محسوب می شود بگذارند...

اینکه عده ای مشخص برای هر موضوع باشگاه مس کرمان حتی از موفقیت های این باشگاه عاملی برای حاشیه سازی بسازند و یا با هر بهانه ای درصدد تقابل سازی افراد در این باشگاه باشند کاملا نشان می دهد که هیچ خیری پشت این حرکت تابلو به دست وجود ندارد...هواداران مس کرمان البته خوب به یاد دارند که در مقطعی که تیم فوتبال مس کرمان در سه سال قبل به لیگ برتر صعود کرد، از فردای همان روز صعود نیز همین رویه برای باشگاه مس کرمان صورت گرفت و اوج فعالیت ها برای رودر رو قرار دادن ارکان باشگاه و حاشیه سازی برای مس کرمان حتی با رنگ پیراهن، موی سر، جاده هفت باغ! بلیط هواپیما برای فلان شخص و خبرنگار و... دیگر موضوعاتی از این دست با چه شدت و حدتی صورت گرفت تا آن حرکت صعودی باشگاه مس کرمان با فرمایشات دستوری برای حاشیه سازی به چه انحرافی کشیده شود....

البته این تحرکات مسموم و شوم زمانی به ثمر می نشیند که در هدف خود برای به تقابل کشاندن ارکان داخل باشگاه موثر واقع شود که در زمان صعود تیم فوتبال مس این موضوع متاسفانه به وضوح رخ داد... زمانی هدفش در هرج و مرج سازی و بی ثباتی به ثمر می نشیند که برای نهادهای بالا دست مثل شرکت مس بهانه ای برای اثرگذاری در تصمیمات پیدا کند... وقتی اثر منفی خود را باقی می گذارد که خستگی های عادی کار سنگین در این باشگاه را مضاعف کند و تمرکز را برای حرکت و تصمیم گیری درست برهم بزند...

از سوی مقابل هر زمان حاشیه سازی هایی از این دست زیاد می شود به نوعی خود درستی حرکت را تائید می کند و اینکه مثل همان زمان صعود که این حاشیه سازی ها و هزینه کردن ها برای این موضوع به حداکثر خود می رسد، یعنی راه به درستی طی می شود که حالا باید با هر زوری این مسیر منحرف شود و با بستن وزنه های سنگین از جنس حاشیه و تخریب به پای این باشگاه، طی مسیر برای آن حداقل کند و در بهترین حالت به انحراف برود.

در حالی که کوچکترین حرکت دیگران با بزرگترین تمجیدها روبرو می شود اما حتی آب خوردن هم در باشگاه مس باید یک حاشیه که مشخصا حاصل دستورات از جاهای خاص می باشد، در پی داشته باشد!! اما بازهم جای تاکید دارد که این تخریب های حداکثری و پرهزینه، فقط زمانی کاربرد خود را می گذارد که بر روند حرکتی و یا تصمیم گیری و یا نوع ارتباط باشگاه و شرکت موثر باشد چیزی که هدف غایی و نهایی این حاشیه سازی است و در زمان صعود مس به لیگ برتر موثر افتاد و این بار همگان امیدوارند که نه امروز و نه هیچ زمان دیگری به هدف خود نرسد.

تصمیمی که برای همین یک بار قشنگ است!

در فوتبال ایران که عمدتا تصمیم های بد همیشه در دسترس برای انتقاد می باشد، بررسی و تمجید از یک تصمیم خوب البته یک فرصت مغتنم به شمار می آید...! تصمیم خوبی مثل زنانه کردن بازی پرسپولیس و سپاهان در فصل آینده که خوبی آن البته به همین تعداد می باشد و اصلا نباید این گونه تصمیم ها را عادی سازی و به نوعی لوس کرد.

هرچند محرومیت و ناقص کردن بازی چه برروی سکو و چه در داخل زمین هیچ گاه خوش آیند نخواهد بود اما حجم شعارهای جنسیتی برروی سکوهای ورزشگاه به عادت آنچه که همیشه در این بازی رخ می دهد، یک تصمیم غیر قابل اجتناب بود و چه بهتر که این بار تصمیمی نو اتخاذ شود که شاید اثرگذاری خود را در آینده بیشتر کند.

تصمیم زنانه کردن سکوها در بازی پرسپولیس و سپاهان سال آینده از چند منظر نکات بسیار مثبتی در خود دارد اول اینکه مردانی که نزدیک به 40 سال طعم مردانه بودن استادیوم را چشیدند و در آخر به زور تهدیدهای فیفا و محرومیت های فوتبال ایران، درهای ورزشگاه را به سوی زنان باز دیدند، حالا متوجه باشند که چه دردی برای پشت در ایستادن باید تحمل کنند... آن ها برای یک بازی این درد را متحمل می شوند تا فراموش نکنند که قریب به 40 سال یعنی شاید محرومیت یک نسل از علاقه مندان بانو برای ورود به ورزشگاه چه دردی کشیدند و از این حیث هیچگاه داستان ورود زنان به ورزشگاه را در آینده با هیچ موضوعی تاخ نزنند....

دوم اینکه بر همه روشن و واضح است که شعارهای جنسیتی زده از کدام جنس ورزشگاه سر داده می شود و شاید در قسمت بانوان نیز به تاسی از بخش مردانه آن به صورت خیلی محدود دما در شعارها به مثبت 18 برسد اما بهرشکل حق اکثریت زنان داخل ورزشگاه نیست که پاسوز شعارهای مردانه شوند و البته شاید با این شکل محرومیت جدید، هواداران مرد در ورزشگاه بیشتر به یاد بیاورند که ورزشگاه می تواند محلی خانوادگی و به دور از شعارهای جنسیتی و مثبت 18 باشد!

بحث ورود زنان به ورزشگاه بهرشکل بحثی پیچیده و عجیب در فوتبال و حتی ورای فوتبال ایران شده است... بحثی که می تواند به مسخرگی و لودگی ایده های آقای "جدی می فرمائید" باشد و یا کار را به طور جدی به جلسه امنیت ملی بکشاند اما هرچه که هست تمامی عوامل اجرایی این امر از فدراسیون گرفته تا باشگاه ها و تا تک به تک هوادارانی که به ورزشگاه می روند این وظیفه را دارند که برای حفظ این امتیاز برای بانوان سرزمین ایران که به هر شکلی تازه به آن دست یافتند تلاش کنند و البته تصمیم گیری های نوین از این دست مثل زنانه کردن سکوهای یک ورزشگاه به قدی باب و لوس نشود که خودش یک معضل جدید در فوتبال ایران ایجاد کند!

جنگیدن صادقانه برای احترام و افتخار

جنگیدن برای ساختن شخصیت و افتخار... این ساده ترین تعبیری است که می توان برای تیم های هندبال و البته بسکتبال مس کرمان به کار برد... تیم هایی که در اولین گام های حرکت خود، نگاه سنگین تخقیر را روی دوش خود کاملا احساس می کردند اما امروز سبکبال در دل ها جای خود را باز می کنند.

امروز این تیم ها سبب شادمانی و افتخار هستند...همان تیم هایی که به سخت ترین شکل ممکن کار خود را شروع کردند اما امروز همه این حق را دارند که خود را در شادمانی و افتخار این تیم شریک بدانند حتی کسانی که در روز اول جز تحقیر چیز دیگری برای این تیم نداشتند و امروز برای دیگران از بابت موفقیت این تیم ها، سهمیه بندی برای میزان شادمانی و تبریک می کنند!

این دو تیم در این فصل ثابت کردند که ساختن و تلاش برای این ساختن به مراتب نتیجه ای بهتر از تخریب و حرکت در مسیر خرابکاری دارد... اینکه تکیه بر خود و اعتماد بر تلاش در درون خانواده، در نهایت فقط در پایان فصل با یک شادی بزرگ تعداد اعضای این خانواده را بیشتر می کند... اینکه احترام انتصابی نیست بلکه اکتسابی است که فقط با یک تلاش صادقانه حاصل می شود.

داستان هندبال و بسکتبال این فصل مس کرمان حتی برای تیم های فوتبال سال های گذشته هم آشنا بود... چه تیم هایی بودند که در ابتدای کار خود با چهره ای زمین خورده تلاش خود را آغاز کردند و برخی به عادت خود چوب و چماق خود را برای تیکه و پاره کردن آن ها تیز کرده بودند اما در پایان فصل جایی برای احترام همیشگی در یادآوری تاریخی برای خود باز کردند و در مقابل چه تیم هایی که با هزینه های هنگفت از ابتدای فصل لباس شیک و عامه پسند بر تن کردند اما در پایان چیزی جز پارگی آن لباس ها در اذهان نماند...

داستان همان قصه اعتماد و تکیه بر کار درست است... کاری که شاید در ابتدا حتی در ظاهر ناامید کننده به نظر برسد و یا یک ناامید سازی کسل کننده برای آن تصویر سازی شود اما در مقابلش این اطمینان باشد که مسیر درست طی شده است و حرکت در این مسیر صحیح آنقدر گام های اطمینان بخش و سلامتی دارد که پس از سنگلاخ های ابتدایی در نهایت به یک مقصد ماندگار چه در ساختن احترام و چه در کسب افتخار می رسد.

حال مس کرمان همچنان رو به بهبودی می رود؟!

در حالی که باشگاه مس کرمان از وضعیت مبهم و کسالت بار چند ماه قبل خود کاملا فاصله گرفته است و افرادی که با این باشگاه از نزدیک در ارتباط هستند کاملا این موضوع را درک و تائید می کنند، سوال بزرگ برای هواداران و مخاطبین باشگاه در این است که چقدر می‌توانیم به تداوم حال خوب مس و بهتر شدن این حال در فصل پیش رو امیدوار باشیم؟!

پاسخ این سوال البته در این موضوع است که چقدر باشگاه مس کرمان می تواند از سرفصل هایی که وضعیت این باشگاه را به وضعیت دردناک یکی،دو سال گذشته دچار کردند فاصله بگیرد و تا چه اندازه از بلای آشفتگی که آن را به چشم خود دید دور شود.

یکی از مهمترین عواملی که باشگاه مس کرمان را در کنار سایر باشگاه های مس ایران در یک سال اخیر با وضعیت قرمز قبل دچار کرد حلقه های اساسی مفقوده ارتباطی میان باشگاه ها و شرکت مس بود که این موضوع در بهمن ماه سال گذشته با فعالیت هرچه بیشتر کمیته تخصصی ورزش در شرکت تا حدود زیادی رفع گردید که این یکی از مهمترین علل خروج باشگاه های مس از جمله مس کرمان از آشفتگی و گیجی مبتلا به آن بود.

باشگاه های مس به هیچ عنوان نمی توانند بدون حضور پیگیر و فعال راس قدرت خود یعنی توجهات شرکت آن هم توجهاتی که ناشی از یک دید فنی و حساب شده باشد به حیات منظم خود ادامه دهند و همه هواداران مس کرمان در کنار هواداران سایر باشگاه های مس این امید را دارند که برای بهتر شدن حال خوب آن ها، این توجه فنی و البته با حساب و کتاب ادامه داشته باشد. موضوعی که در برنامه ریزی فصل جدید تیم ها به شدت به چشم هم خواهد آمد.

نکته مهم دیگر برای این حال بهتر در باشگاه مس، ساختارسازی و حرکت قاعده مند در درون باشگاه مس کرمان می باشد که این موضوع نیاز به یک استراتژی مدیریتی و البته حفظ و ثبات این تفکر در باشگاه دارد که سبب شود چرخ دنده های فعال در باشگاه مس کرمان نه به صورت جدا از هم و جزیره ای، که به شکلی یکپارچه و هماهنگ در حرکت باشند و این نیازمند یک مدیریت باثبات و قدرتمند می باشد تا مجموعه از هم گسیختگی که تجربه شد فاصله مطمئن خود را حفظ کند.

اما شاید مهمترین عاملی که همه اهالی مس کرمان را به حول احسن الحال آن امیدوار کند، تغییر فضای سیاسی استان و دور شدن فشارهای خرد کننده ای بود که برای همگان در این باشگاه تصویر خود را روشن و واضح کرده بود و در شرایط فعلی، هواداران باشگاه مس کرمان به شدت امیدوار هستند که پیگیری های سازنده جای آن فشارهای مهلک را در باشگاه مس کرمان بگیرد.

جدا از "نارضایتی سازی هایی" که در شهرهای دیگر بد محسوب می شود! اما در باشگاه مس کرمان بنا به اهداف روشن کاملا حلال و روا می باشد!!! آنچه که در حقیقت نیاز این باشگاه است تحمل درد یک عمل جراحی سنگین برای باز کردن وزنه های دردناک گذشته از پای این باشگاه برای حرکت چالاک پیش روی خود می باشد...حرکتی که در این نقطه عطف باشگاه مس باید برای آن رخ دهد تا دیگر دردهای تکراری گذشته به سراغش نیاید.

به افتخار این دستان مس که طلا آورد

یکی از آن شب هایی که به خوشی برای هواداران مس طولانی شد نه به تلخی بی پایانش...شب هایی که در این یکی دو سال آرزو به دل جماعت جامه نارنجی گذاشته بود اما دست دستان مس درد نکند که شادی با سبب قهرمانی به آن ها ارزانی کرد.

هندبال مس کرمان از آن کارهای کارستان کرد... کارهایی که در طول تاریخ کم نظیر می شوند و باید خوشحال باشیم که نسلی بودیم که در زمان این بی نظیرهای دوست داشتنی هنرمندی آن ها را به نظاره نشستیم و روایت کردیم...

هرچند هنوز سه بازی دیگر باقی مانده است اما عبور از خط پایان با رکورد صد در صد پیروزی اتفاقی نیست که توسط تیم محبوب شما در یک رشته ورزشی، همواره رقم بخورد و شما این شانس را داشته باشید که در طول عمر خود این اتفاق بی نظیر را برای دو بار تجربه کنید...

اما هندبالیست های مس کرمان برای کارستان کردن کار خود این بزرگ را انجام دادند و حالا بعد از اینکه به چهار سال دوری هندبال مس از قهرمانی پایان می بخشند، به تکمیل کردن پروژه قهرمانی با رکورد صد در صد پیروزی در سه بازی پیش رو فکر می کنند تا ترکی روی این جام زرین نیافتد...

و این غرور و شادی گوارای وجود همه آن هایی که صادقانه دل در گرو رنگ نارنجی مس دارند...همان ها که در این یکی، دو سال گذشته فقط زجر منزجر و قصه غصه شنیده بودند و دیشب صدای طبل و تنبور شادی به گوششان خورد...همان هایی که دیشب با افتخار نام مس بزرگ کرمان را تا آسمان صدا زدند و یادآوری کردند که اینجا همیشه چراغی روشن است و مسیر پیش رو هموار ...

هرچند روزهای گذشته سرد و تاریک باشد و هرچند چوب های کلفت برای ایستادن در میان چرخ مس همچنان بر دست چماق بدستان اما آنچه که نمی ایستد این چرخ مسی مثل چرخ گنبد کبود است که از پی شب خود با تلاش همه دستان مسی داستان روشنایی و روز می نویسد و همه خانواده مس اینجا هستند که یک شعر و قصه تازه تر برای روزهای پیش رو بگویند.

فرصت کج دار و مریز به پایان خود رسید

تیم های باشگاه مس کرمان به پایان فصل رقابت های خود نزدیک می شوند و به غیر از تیم مس نوین که هنوز بازی های زیادی برای اتمام این فصل پیش رو دارد، تیم های هندبال و فوتبال نیز به پایان فصل خود نزدیک می شوند و سایر تیم های این باشگاه نیز به بازی های خود خاتمه دادند.

باشگاه مس کرمان در شرایطی این فصل را به پایان رساند که یکی از سخت ترین و پرچالش ترین فصول ورزشی عمر خود را پشت سر گذاشت و تغییرات مداوم مدیریت این باشگاه که عدد حیرت انگیز 4 تغییر برای یک سال را برای خود ثبت کرد، در کنار مشکلات عظیم الجثه مالی که تبعات حاشیه ای زیادی برای خود به دنبال داشت، سبب شد که سالی تلخ برای باشگاه مس کرمان پشت سر گذاشته شود.

این شاکله ای بود که از این فصل برای هواداران مس کرمان در خاطره ها ثبت شد... شاکله ای که شکل گرفتن آن فقط منوط به امسال نبود و مجموعه ای از موضوعات در همه سال های گذشته دست به دست هم داد تا مجموعه ای مثل مس کرمان به یک بی نظمی مطلق به خصوص از نظر مالی برسد.

برای همه هواداران باشگاه های ورزشی در ایران نیز این موضوع کاملا قابل اثبات شده است که قدرتمندتر از هر حریفی در زمین رقابت ها برای از پای درآوردن یک تیم و مجموعه یک باشگاه، همین مشکلات داخلی از جمله مسائل کلان مالی است که می تواند یک مجموعه را با چالش های سخت روبرو کند و تداوم این مشکلات مالی و بزرگتر شدن آن ها می تواند از اساس موجودیت یک باشگاه را به خطر بی اندازد که نمونه و تجربه آن الی ماشالله در ورزش ایران در همین سال های اخیر به چشم می خورد.

از همین روست که حل مشکلات زیربنایی مالی در باشگاه مس کرمان و تغییر مسیری اساسی که این باشگاه را در سال پیش رو از ورطه گرفتاری به مصیبت های اخیر نجات دهد، یکی از مهمترین استراتژی های باشگاه مس کرمان در مسیر روبرو خود باید باشد و مسائل سال قبل کاملا اثبات کرد که حرکت کج دار و مریز سال های قبل باشگاه مس به خصوص در رابطه با مسائل مالی دیگر امکان پذیر نباشد چراکه ظرف مشکلات مالی این باشگاه مشخصا در سال گذشته کاملا ریخت و آوار آن حسابی این باشگاه را به چالش کشید که حاصل آن شکایت های متعدد، استعفای متوالی مدیران، عدم انطباق دخل و خرج باشگاه و در نهایت تحت الشعاع قرار گرفتن همه باشگاه به این مسائل به جای پرداختن به موضوعات فنی شد.

بهرشکل تغییر این رویه و ریختن یک استراتژی جدید برای باشگاه مس کرمان برای فاصله گرفتن از این فضای تلخ و سیاه و دوری از تبعات فاجعه بار آن در این فصل کاملا ضروری به نظر می رسد و باید منتظر حرکتی نو در این زمینه بود.

تغییر محسوس بهبود دما برای تیم های مس

چند ماه قبل بود که وضعیت تیم های فوتبال مس در سراسر ایران به حدی بغرنج شده بود که حتی بیم تکرار سرنوشت تیم های نفتی و برخی دیگر از تیم های صنعتی سابق مثل صباباطری و... برای آن ها می رفت اما در سه، چهار ماه گذشته وضعیت برای این تیم ها کاملا متفاوت شده است و تغییر محسوس دما در این تیم ها و فاصله گرفتن از سرمای منجمد کننده در آن ها محسوس شده است.

در یکی، دو سال قبل که شاهد کاهش محسوس حجم توجه شرکت به بحث مدیریتی و حمایتی ورزش و باشگاه های مس بودیم، به وضوح مشاهده شد که در ماه های ایتدایی این سال، تبعات آن به چه شکل وحشتناکی بر سر ورزش باشگاه های مس سونامی خود را وارد کرد...

اما به نظر می رسد پس از تشکیل کمیته ای تحت عنوان کمیته ورزش در این شرکت که فعالیت خود را در چند ماه گذشته انجام داده است، ورزش و به خصوص تیم های فوتبال این شرکت از وضعیت آشفته خود خارج شده اند و با وجود مشکلات بسیار بزرگ باقی مانده به خصوص از نظر مالی اما باشگاه های مس روال منظمی را پیدا کرده اند که تاثیر آن در نتایج این تیم ها نیز کاملا قابل مشاهده شد.

از نمونه آثار آن می توان به مواردی مثل تیم فوتبال مس رفسنجان اشاره کرد که در میان بهت همگان در حال تبدیل شدن به یکی از گزینه های سقوط در لیگ برتر بود اما در چند ماه اخیر کاملا تغییر وضعیت داد و این اتفاق برای تیم های مسی در لیگ یک نیز رخ داد و تیم فوتبال مس سونگون به همراه تیم های مس کرمان و مس شهربابک با به سامان شدن وضعیت خود، از انتهای جدول فاصله گرفتند تا به نظر برسد با منظم شدن حرکت در ورزش شرکت مس، خطری بزرگ از بیخ گوش تیم های مس گذشته باشد.

در روزهای گذشته نیز تغییراتی در مدیریت عامل شرکت مس رخ داد که طرفداران تیم های مس این امید را دارند که با این تغییرات روند مثبت حرکتی در ورزش این شرکت ادامه داشته باشد و تیم های مس به وضعیت یک سال قبل خود که یک بلاتکلیفی بزرگ را برابر آن ها قرار داده بود دچار نشوند و وضعیت منظم این تیم ها ادامه پیدا کند.

در این میان در حالی که حرکت ورزش مس به وضوح نسبت به چند ماه قبل تر خود دلگرم کننده تر شده است و حرکت فنی و به خصوص نظم مالی بیشتری بر باشگاه های مس حکم فرما شده، به نظر می رسد که تداوم این رویه با انتقادات سازنده می تواند مسیر را مجددا برای باشگاه های مس ایران به روال معمول و معقول بکشاند اما ظاهرا بنا به دلایل مشخص، این نظم نمی تواند به مذاق همگان خوش بیاید و نه بر اساس نقدهای دلسوزانه که به واسطه برخی مسائل دیگر شاهد حاشیه سازی هایی در این مسیر هم باشیم که البته همه هواداران باشگاه های مس این امید را دارند که ورزش مس به دور از این حاشیه سازی های دلسرد کننده که ثمره شوم آن در سال گذشته به بدترین شکل ممکن بر تن و بدن ورزش مس نشست، برای حرکت با دوام، با ثبات و مستمر خود، با ارائه استراتژی های قوی، گام های خود را محکم بردارد.

آرامش این فصل باید به جذابیت فصول آینده گره بخورد

هرچند هواداران مس کرمان در هفته های رو به پایان این فصل لیگ یک هیجان صعود به لیگ برتر را ندارند و در میانه میدان چشم به بهبود رتبه خود در این فصل دارند، اما یک بررسی آماری از تیم های سقوط کرده از لیگ برتر در اولین سال سقوط آن ها نشان می دهد همین آرامش فعلی تیم مس کرمان نیز با وجود توقعی که از جذایبت صعود دوباره، فراهم نشد تا چه اندازه ارزشمند است...

سقوط از لیگ برتر به لیگ دسته اول، یک زلزله و بحران بسیار خردکننده برای تیم های فوتبال کشور بوده است... بحرانی که بسیاری از تیم های سقوط کرده را در خود بلعید و حتی نامی از آن ها نیز از خود برجای نگذاشت...در این بررسی آماری مشخص می شود که در 6 سال گذشته نه تنها تیمی پس از سقوط خود نتوانست بلافاصله به لیگ برتر صعود کند که بحران سقوط سبب شد که در این 6 سال 9 تیم از 12 تیم سقوط کرده کاملا ساقط شوند و از صحفه روزگار محو گردند از همین رو مشخص می شود که در سال پساسقوط مس کرمان از لیگ برتر به لیگ یک چه خطر بزرگی از بیخ گوش مس کرمان عبور کرده است و آرامش امروز این تیم در جدول آن هم در اولین سال سقوط و بحران های به تبع آن، هرچند اصلا مدینه فاضلی برای هواداران مس کرمان نیست اما اتفاق ساده و بی ارزشی هم نبوده است...

در فصل 1400 دو تیم سپاسی و پدیده مشهد از لیگ برتر سقوط کردند که تیم پدیده در پسا سقوط خود کاملا محو شد، در سال 1399 دو تیم سایپا و ماشین سازی سقوط کردند که سرنوشت ماشین سازی به انحلال کشید. در سال 1398 دو تیم پارس جم و شاهین بوشهر به لیگ یک سقوط کردند که امروز هیچ نامی از شاهین بوشهر در فوتبال ایران دیده نمی شود، در سال 1397 دو تیم نفت تهران و سیاه جامگان از لیگ برتر افتادند که هر دو تیم به قصه ها پیوستند، در سال 1396 دو تیم صبا قم و ماشین سازی به لیگ یک آمدند که سرنوشت صبا قم نابودی بود و ماشین سازی نیز در آن فصل به کما رفت و سپس با شوک انتقال امتیاز تیم گسترش فولاد احیا شد. در سال 1395 نیز دو تیم استقلال اهواز و راه آهن از لیگ برتر سقوط کردند که هر دو تیم بلافصله از لیگ یک به لیگ دو سقوط کردند و هر دو تیم به قصه ها پیوستند...

همین بررسی آماری بالا نشان می دهد که تیم های سقوط کننده از لیگ برتر به لیگ یک با چه فاجعه بزرگی در حد انفجار بمب اتم و نابودی کامل مواجه شده اند که البته تبعات بحران های سقوط که در مسائل مالی و حاشیه ای و صدها مورد دیگر خلاصه می شود، به راحتی همه این نام ها که همگی ریشه و اصالت و حتی حضور در باشگاه های آسیا را در فوتبال ایران داشتند، به خاک سیاه نشاند...

در ابتدای این فصل و زمانی که نتایج تیم فوتبال مس کرمان این تیم را به انتهای جدول نزدیک کرده بود، بیم پاشیده شدن همین خاک سیاه بر سر این تیم می رفت که بهرشکل مس از این بلای عظمی فرار کرد و اگر در صعود فوری و مجدد به لیگ برتر ناکام بود که البته این موضوع در سال های گذشته برای تیمی اتفاق نیافتاده است، اما حداقل در دوری از سرنوشت بسیاری از تیم های سقوط کرده از لیگ برتر موفق بود که آن شزط ادامه حیات به شکلی معقول محسوب می شود.

بهرشکل آرامش کم هیجان هفته های پایانی این فصل مس در لیگ یک باید به هیجان صعود و لذت این موضوع در فصول آینده گره بخورد و این موضوعی است که تعیین استراتژی آن در باشگاه مس کرمان با گذر از وضعیت امسال ممکن است... وضعیتی که در مسائل اساسی مثل ثبات مدیریتی در باشگاه مس و نبودن تمام دغدغه باشگاه مس به موضوعات مالی و توجه بیشتر این تیم به مسائل فنی و مواردی از این قبیل امکان پذیر است...

ظنز تلخ صدایی که نمی خواهد هیچ خوبی برای خود باقی بگذارد

وقتی که شناسه شما برای مخاطب و همگان، بد دهانی و بد گویی باشد اگر زمانی برسد که حرف خوب هم از دهان شما خارج شود بر همان گرای بد چرخش می کند و یا شنونده ندارد و یا در بدترین حالت ممکن همان حرف خوب هم بد تعبیر می شود...

اصولا بد بودن کار خیلی سختی نیست و شما با حداقل انرژی ممکن هم می توانید بد باشید و تیشه به دست برای تخریب چیزی که سخت ساخته شده است بگیرد اما بد ماجرا آنجاست که به گونه ای عمل کنید که واژه بد از صفات چسبیده به شما شود و بدتر ماجرا اینکه شما ابایی هم از این موضوع نداشته باشید!

شما زمانی بد می شوید که بدگویی از دیگران و بد ساختن از یک ماجرا را نه در واقعیت که با ملاک های دیگر سنجش می کنید... اعتبار خوب بودن و یا بد بودن دیگران را تا زمانی تخمین می زنید که نه واقعیت عملکردشان که میزان سودآوری آن ها به شما تعیین می کند و از همین رو جریان بر این منوال قرار می گیرد که آدم ها چند روز فرصت دارند که خوب بودن را مطابق معیار و تعریف شما برآورده کنند و اگر نکنند برای شما بد می شوند تا زمانی که از جایگاه خود خارج گردند و پس از این موضوع، نفر بعد از آن ها بازهم به همان شیوه فرصت اثبات خوب بودن برای شما داشته باشد و اگر این اتفاق رخ ندهد، روال این می شود که نفر قبلی برای تخریب شخص جدید خوب می گردد و این قصه عجیب ادامه دارد...!!

و جای تاسف دارد که حافظه مخاطبان شما کمی بیشتر از حافظه ماهی قرمز می باشد که بخواهد این روال را فراموش کند ولی مرور همین داستان فکاهی بالا شاید حتی برای شما که بنا به شیوه مجبور به پاکسازی حافظه کوتاه مدت خود هستید به غایت عحیب به نظر برسد ولی روال دقیقا همین است و بس...

زمانی ارجحیت و قداست کلام برای یک مجموعه از دست می رود که این کلام چه مجوعه موفق باشد و چه ناموفق به رگبار بد دهانی و استهزا جهت داشته باشد و برای مجموعه دیگر چه موفق نباشد و چه موفقیتی به دست بیارد همواره بر لطافت و تمجید و متاسفانه همین مبحث ساده نشان می دهد که جان کلام بویی از واقعیت نبرده است و برای کسی که می خواهد با کلام زنده بماند هیچ مرگی دردآور تر از این مرگ نیست...