هر انسانی در زندگی خویش، اسراری دارد که بایستی در نگهداری آنها کوشا باشد. برخی از این اسرار، مربوط به خودش و برخی مربوط به خانواده و یا افراد دیگر است. مکتوم ماندن این اسرار
به جهت حساسیت و امکان فراوان سوء استفادهی افراد ســـــودجو و دشمنان از آنها در راستای
منافع خود و به ضرر فرد صاحب راز، ضروری است
امیرمومنان علی (علیهالسلام) میفرمایند:
پیروزی به محکمکاری بسته است و آن به اندیشه، بستگی دارد و اندیشه به نگهداشتن رازهاست
افشای راز، باعث دوری از موفقیتها و حتی سقوط و شکست
فرد در تصمیمگیریهای او میشود. فاش کردن رازهای زندگی خود و دیگران یا به دلیل
ضعف نفس فرد یا اشتهای نفسانی فرد در جهت سخن پراکنی و غیبت در مورد دیگران یا
حسادت نسبت به موفقیتهای فردی دیگران و یا اینکه نشانهی سستی عقل در فرد است.
عشرت کریمی افشار، روانشناس در خصوص فاش کردن اسرار
زندگی زناشویی به «کرنا» میگوید: زن و شوهر باید رازدار یکدیگر باشند و اسرار زندگی
خود را پیش دیگران حتی پدر و مادر نیز فاش نسازند.
وی ادامه میدهد: زن باید در تمام موارد زندگی، راز نگهدار
شوهرش باشد و مسایل زندگی را بدون اجازهی همسر خود برای دیگران بازگو نکند. همچنین
شوهر هم نباید مطالبی که همسرش به عنوان راز و جهت اطلاع او بیان میکند را نزد
دیگران بازگو کند و بایستی هر دو اسرار خانه و خانوادهی خود را حفظ کنند.
وی میگوید: وقتی زن و شوهر اسرار همدیگر را برای
خانواده و دوستان و دیگران بازگو کنند؛ دیگران به خود حق میدهند که در کوچکترین
مسایل خصوصی زناشویی آنها دخالت کنند و نظر بدهند.
وی با اشاره به تاکید اسلام بر حفظ اسرار زندگی خود و دیگران
خاطرنشان میکند: «رازداری» تمرینی برای حفظ آبروی خویش است و پاسداری از رازهایی
که دیگران نزد شخص به امانت گذاشتهاند؛ کسی که رازدار خویش نیست؛ نمیتواند اسرار
دیگران را حفظ کند.
این روانشناس میافزاید: همچنین شخصی که در حفظ اسرار
خود، ناتوان و یا نسبت به آنها بیاعتناست؛ نباید توقع داشته باشد که مردم اسرار
او را پوشیده نگاه دارند.
وی میگوید: متاسفانه در جامعهی ایران طی سالهای اخیر،
شاهد بیتوجهی برخی نسبت به آبروی مردم و بیمبالاتی شدید در خصوص حفظ و حراست از
اسرار و رازهای شخصی هستیم.
کریمی افشار خاطرنشان میکند: زیان افشای راز به حدی است
که به فرمودهی امام علی(علیهالسلام) حتی اگر انسان آن را به همسر و یا زیر دستش
بگوید؛ ناخواسته خود را بردهی آنها ساخته است.
وی تصریح میکند: رازداری بر دو نوع است که یکی رازداری
برای دیگران و دیگری پوشاندن اسرار خود است و فاش کردن این اسرار، نشانهی ضعف نفس
و سستی عقل است؛ زیرا اسرار آدمی از دو حالت بیرون نیست؛ گاهی این اسرار مربوط به ضعفها
و عیوب فرد است و گاهی هم مربوط به پیروزیها و موفقیتهای او.
وی میگوید: افشا کردن آن چه مربوط به ضعف و عیوب
فرد است؛ باعث میشود اعتبار و حیثیت اجتماعی او زیر سوال برود و ممکن است مایهی
سلب اعتماد عمومی نسبت به وی و شکست و آبروریزی او شود و افشا کردن آنچه
مربوط به پیروزیهاست؛ موجب افزایش دشمنان و توقع افراد طمعکار و افرادی که نمیتوانند
پیروزیهای دیگران را ببینند؛ میشود و آتش حسد را در دل حسودان شعلهور میسازد و
افراد تنگنظر و بخیل را برای از بین بردن اسباب موفقیت تحریک میکند.
این روانشناس از مهمترین انگیزههای افشای راز به حسد،
کینه کمظرفیتی و نادانی، جلب نظر دیگران، اشتباه و افزایش پرحرفی و دوستی اشاره
میکند.
وی از مهمترین عواقب افشای راز را آشکار شدن اسرار
زندگی فرد، بر باد رفتن مال، جان و آبروی شخص و حاکمیت روح بیاعتمادی در جامعه
ذکر میکند.
کریمی افشار به راههای درمان افشای راز اشاره میکند و
میگوید: توجه به عواقب دردناک افشای راز، یکی از مهمترین عوامل بازدارندهی این
عمل اخلاقی نادرست است.
وی ادامه میدهد: خشکاندن ریشههای این رذیلهی اخلاقی
از جمله جهل، حسد و کینهتوزی از دیگر راههای درمان این عمل اخلاقی ناصحیح است و
همچنین افزایش ظرفیت انسان و گنجایش روح و نیز اندیشه در کیفرهای سنگین الهی از
دیگر راههای درمان افشای راز است.
با تشکر از ز.نجفی